به زیبایی آدم ها

هر آدمی یه درون زیبا داره که باید بگرده و پیداش کنه و بسازدش..

به زیبایی آدم ها

هر آدمی یه درون زیبا داره که باید بگرده و پیداش کنه و بسازدش..

امروز روز ۷ بود

اونجوری که نشسته بود کنار میز عکسا انگار نمی خواست بذاره عکسا جایی برن. مال خودشن. همیشه باشن.

دیوارای سالن رو نگاه کردم و شعرایی که زده بودنو خوندم. تازه فهمیدم دنیز یعنی دریا. کنار میز عکسا وایسادم و عکساشو نگاه کردم. خیلی وقت بود ندیده بودمش. دیگه تو راهروها نمی شد دیدش. تو استخر نبود. صدای تاپ تاپ دویدنش و صدای پیانوشم نمیومد. فقط این اواخر یه بار رو ویلچر دیده بودمش و نتونسته بودم حتی بهش سلام کنم..روم نشده بود..
توی یکی از متنا نوشته بود آرزوهایت را تقسیم کردیم..فکر کردم یه بچه ۱۲-۱۳ ساله چقققدر آرزو می تونه داشته باشه. چیزیشم به من دادن؟ خواستم بگم من و گ هم از ۶-۷ سالگیش بزرگ شدنشو دیدیم و شنیدیم به ما هم سهمی دادین؟
زیاد کنار میز عکسا وای نستادم. اون نشسته بود کنار میز و یه جوری چسبیده بود به میز..
نشستم سر جام.
منم گریه کردم.
از دور نگاش کردم. انگار نمی خواس بذاره عکسای بچشو ببرن. چه خوب شد تسلیت رو گفته بودم. کار سختی بود. خجالت می کشیدم.
وقتی رفت واسه شام باز رفتم کنار میز و عکسا رو نگاه کردم. از جلو. خیلی وقت بود ندیده بودمش.
تو سالن چرخیدم و بقیه شعرا رو خوندم.


------------------------
بهار امسال هر دو فرد اون پست درگذشتن

نظرات 1 + ارسال نظر
مه مه یکشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ق.ظ

آخی خیلی وقت بود نیومده بودم اینجا دلم سوخت تسلیت

مرسی :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد