بابا تو اسکایپ از گ- که تازه ازدواج و مهاجرت کرده- می پرسه: ..به همه کارات می رسی؟ شوهرداری، درس، دانشگاه، خواب، غذا، خونه، دوست، آشنا؟..
گ می گه: به همش می رسم جز درس!
مامان اینا می گن اشکال نداره حالا کم کم جا میفتی و کاش ترم اول مرخصی می گرفتی
و.. یادم می افته که چند روز پیش به کسی داشتم می گفتم نظرمو که کار و زندگی آدم
وقت نمی خواد، حوصله می خواد. واسه همینه که 12 ساعت "کارای دیگه" می
کنی و 3 ساعت درس نمی خونی..*
تراژیکش وقتیه که بعضی کارایی که دوست داری و حوصله اشون رو، نمی کنی از نگرانی
اینکه درس داری و وقت رو باید بذاری واسه اون..4-5 سال سعی کردم فلوتم قهرمان این
تراژیک نباشه..الانو نمی دونم. گاهی زیادی مفعول می شم!
-----------------------------
*خوب منم یه موقع ها که یکی ازم می پرسه چرا خبری نمی گیری ازم و بی معرفتی و اینا می گم سرم خیلی شلوغ شده و وقت نداشتم و ببخشید و اینا..همیشه هم واقعا اینجوری نیست که "حوصله اشو" نداشتم. ولی واقعا وقتشم هست..نمی دونم..یعنی دروغ می گم اونموقع ها؟ رودرواسی؟ ناراحت نشه؟