به تنهایی ماه قسم
آنکه از فتح آفتاب سخن می گفت
از فتح یک دست در سرزمین خود
عاجز ماند
و به ویرانی که آغاز آبادیست
و به سکوت
که لازمه ی هر فریادست
من از فداست قدیسه ای می گویم
که همپای آواز تنهایی کوهستانها به رقص برخاست
و گیسوان درازش را در آبهای راکد مردابی گسترش داد
و دستانش را (آخ دستانش را)
همچون ساقه های یک نیلوفر بدور ستون های نیمه جان این عمارت ویران پیچاند
و صدایش آنچنان طنینی داشت که از آن دیوار هزار ساله ی خواب من فرو ریخت
کدامین باد بی پروا دانه های این نیلوفر را به سرزمین من آورد؟
----------------------
*یه ماناست ولی نمی دونم شاعرش کیه. از تحقیق 4-5 سال پیشم پیدا کردمش. اونجا هم بدون رفرنس!
** مه مه یادته هایکو رو؟
تا اونجا ک یادمه همچین جیزی تو تحقیق هایکو نبود بود؟
نه نبود
ولی این مال تحقیق هایکو ادبیات یونیمون بود!!
سلام دوست عزیز
وبلاگ زیبایی داری.به وبلاگ ما هم سر بزن تا آمارمان بالا برود :)
اگر توانستی افراد را به فیس بوکت هم دعوت کن...
به نظرم سکوت لازمه ی فریاد نیست ولی ایده ی قشنگی داد این مانا به من که قبل از اینکه میخوای فریاد بزنی یه مدت سکوت کن.به نظرم کلی به ابهت داد زدنت افزوده شه.اصلا فکر کنم هایکو را هم اینطوری میگن که یه مدت سکوت میکنن بعد اونو میسراین.به خاطر همین هم معمولا هایکو خیلی تاثیر گذار میشه.
اینکه ویرانی آغاز آبادیست غلطه.خودتون که بهتر میدونین.سران فتنه و اصلاحاتو اینا :)
نویسنده در آخر یه هایکو به افتخار خواننده سرود که در روزهای آتی از آن رو نمایی خواهد کرد ;)
:)) سلام دوست عزیز لطفا من را به اسم پریسا سی دی جوک همه چی لینک کن بعد بیا بگو من با چه اسمی لینکت کنم راستی از مطالب علمی ات هم بسیار بهره برده پند گرفتم :دی
آره اینکه نمی گه سکوتم را بشنو و اینا خوبه! میگه یعنی اولش سکوته بعد فریاد..
ولی من اینو تجربه کردم. اینکه ویرانی آغاز آبادیست. امشب داشتم با یکی همین بحثو می کردم اینکه وقتی به ته دپرسی برسی و همه چی برات بی اهمیت شه تازه وقت شروعه.. تازه اونوقته که چیزای واقعی می خوای و جز اونا آرومت نمی کنن.. مثل خونه تکونی اساسی! :)
به به تن باشو الان تو گور رو ویبره است :دی والا هی شما می گین هایکو سرودن ولی به ما می گفتن هایکو الهامه!! الله اعلم!:))
حالا ببینیم هایکویی که از تو یخچال درومده چجوریه!! ؛-)