به زیبایی آدم ها

هر آدمی یه درون زیبا داره که باید بگرده و پیداش کنه و بسازدش..

به زیبایی آدم ها

هر آدمی یه درون زیبا داره که باید بگرده و پیداش کنه و بسازدش..

..ریخته در چشم سیاهت من همه محو..

آمده ام شیراز 

شهر عشق 

ملایمت 

مهربانی 

گرمی 

بیخیالی 

 

... 

سرگرمی توی راه جز مشاعره به دلمان ننشست و مشاعره نشست لاجرم که از دل برآمده بود.. 

دور دوم و سوم و تکرار شعرهایی که با د شروع می شدند و م و ن و .. 

دراز کشیده بودم روی تخت و آفتاب روی چشمهایم پایین آمده بود و شعرهای حرف ت تمام شده بود و بازی به سکوت کشیده بود و من کم کم می رفتم که به خواب بروم و یاد کسی به اسم هستی افتادم و از آنجا به یاد راز جهان که همه می ریزد جایی چشمی..ن را صدا زدم و گفتم می دانی شعری پر از ت را جا انداخته بودیم؟ می دانی که
 تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت 

می دانست. نگاهش کردم چشمهایش سیاه نبود. بیتی را خواند که می گفت من آهوی دشتم. راست می گفت چشمهای آهو داشت. 

ولی می دانی؟ حس کردم می داند. آدم های زیادی نمی دانند این راز جهان را که گاهی همه می ریزد در چشمی..

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:52 ق.ظ

عاشق شدی؟این وقت سال باژروزه حتما عاشق شدی که رفتی شیراز

بابا من کی تا حالا عاشق شدم اونم بعدش پاشم برم شیراز که بار دومم باشه مه مه؟ چرا تشویش اذهان عمومی؟:))

ز شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:40 ب.ظ

یدونه میوه سبز برام بیار

:)
برات تو بازار وکیل دنبال سنگ گشتم یادم به بیسلیقگیت افتاد نخریدم ؛)
واست یه چیز زرد آوردم!

اچ شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:43 ب.ظ

چشما نمیتونن همه چیو نشون بدن.گاهی حتی آدم رو گول هم میزنن.اما در عوض یه چیز هس که همه چیه آدمو نشون میده.باید توی اون گشت تا شاید رازیو پیدا کرد.کسی خبر داره اون چیه؟

خوب چیه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد