چیزی به اسم فرصت بودن
فرصت بودن توی این دنیایی که همه تشخیص خودشون رو به مال تو ارجح می دونن. کسی به اختیار و تشخیص خدادادی تو احترام نمی ذاره حتی اگر به خدایی اعتقاد داشته باشه..
چیزی به اسم تو اجازه ی اشتباه کردن داری. من به اختیار خدادادی تو احترام می گذارم.
خداشناسترش اسم ارشاد و امر به معروف و .. روش می ذاره و به این بهانه بودن خودش رو به بودن تو تحمیل می کنه..
چیزی به اسم من به تو اجازه می دهم خودت باشی حتی اگر درکت نکنم.
چیزی به اسم تو به من اجازه بده خودم باشم حتی اگر درکم نکردی.
من وقتی بتوانم خودم باشم خودم را می بینم و تازه می فهمیم این آدم کیست..
چیزی به اسم فرصتی برای من باش که خودم را ببینم.
شاید تو تنها فرصت من باشی بین این آدمهای آمر و ناهی. آدمهای سراسر قضاوت و حکومت..
چیزی به اسم فرصتی باشم برای اطرافیانم که خودشان باشند.
چیزی به اسم
هی.. سلام فلانی!.. از من نترس! من از تو هیچ نمی خواهم. هیچ قضاوتی نخواهم کرد. و از هیچ هیچ به دل نخواهم گرفت...نه فلانی من تو را می پذیرم دیگری نشو..
لحظه ای خودت باش.. اگر می خواهی..
این بلاگ اسکای جایی نداره که توش بشه کامنت خصوصی گذاشت... نه؟
نه ولی کامنتها تاییدیه
اگه توش بنویسین خصوصی پابلیشش نمی کنم.
سلام بچه، چزا جواب ایمیلمو ندادی؟ :(
چیه باز تو فیلسوف شدی؟ آقا من اومدم ینگه دنیا دچار کمبود محبت شدم
بهم محبت کن :دی
دیشب دیدم ازت میل دارم ولی اصلا نمی رفت تو اینباکس!!
الان چند وقته شب که می شه انگار شیر اینترنت رو می بندن!!!!! دریغ از چند قطره!!
نمی دونم فقط مال من اینجوریه یا نه!
آخییییییی من می میرم واسه کمبود محبت :دی
خوشمان آمد
جدی...:)
چه خوبه یکی حرف آدمو بفهمه :)