یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ الوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اونجا که شبا
پشت بیشه ها
یه پری میاد
ترسون ولرزون
پاشومیزاره
تو اب چشمه
شونه میکنه
موی پریشون...
شب منم. مهتاب منم. خواب منم.
من کوچه، باغ، دره، صحرا و بیشه ام.
من پریم. من چشمه ام...
نمینویسی پریسا؟
به نظر روبراه نمیای...
چرا خدا رو شکر خوبم.
می نویسم چشم. تو کی ای راستی؟
هممم...
یه دوست هستم!
اکی بیخیال
قراره به من ربطی نداشته باشه کی میاد اینجا و کی نمیاد.
هر کی هستی خوش اومدی :)
پسر خوب امیدوارم بتوانی در آینده شعرهای بهتری بنویسی
مطمئن باش تومیتوانی
بازهم به وبلاگ من سربزن
:))پسر خودتی و ۷ جد و آبادت!
شعر شب مهتابه این!!