به زیبایی آدم ها

هر آدمی یه درون زیبا داره که باید بگرده و پیداش کنه و بسازدش..

به زیبایی آدم ها

هر آدمی یه درون زیبا داره که باید بگرده و پیداش کنه و بسازدش..

مجازی می شیم

دنیای مجازی خوب نیست. فقط باید از میلش استفاده کرد اونم واسه کارای <کاری>!

واسه ارتباطات نباید ازش استفاده کرد مگر ارتباط با کسایی که در دسترست نیستن یعنی یه کشور دیگه هستن.


این آخرین نتایج تفکرات من بید!

می دونی دنیای مجازی چی کار می کنه؟ یه تعداد زیادی ارتباطات برات فراهم می کنه که همه نه تنها سطحی اند بلکه تک بعدی هم هستن.

مثلا مسنجرتو باز می کنی به ۴ نفر سلام می کنی. بعد می گی خوب چه می کنی و اینا اونم می گه و تموم. چیز خاصتری نمی گی. و هر روز از همین آدم ها در همین حد سراغ می گیری. و فکر می کنی ازشون باخبری. مثلا می دونی باباش مریضه. پروژه اش با فلان استاده. یه شال صورتی خریده. سرما خورده.. !! خوب اینا اطلاعاتی نیست که از یه « آدم» می شه گرفت بگذریم از مساله دوستی و اینا. بعد اینا ارضات می کنن یعنی نیاز به روابط اجتماعیت برآورده می شه فقط اگه روش حساس باشی ممکنه کم کم یکم دپ بشی یا احساس پوچی کنی.

حالا خیلیم بخوای این روابط رو عمیق کنی باز یه جای کار می لنگه. اینکه رابطه یه بعدیه. نه می بینیش نه لمسش می کنی نه صداشو می شنوی نه تو محیطشی..

خلاصه آدم دپ می شه کم کم.

می دونی گاهی فکر می کنم اگه تلفن هم نبود چقدر بهتر بود؟ به جای اینکه دو روز در میون زنگ بزنی به فامیلت ۵ روز در میون می ری دم خونه اش و می بینیش..یه رابطه ی واقعی!


..وقتی تو واقعیت تنهایی به نت سر می زنی اونجا آدما زیادن و هر کدوم یه سلامی می کنن و یه لبخند بهت می زنن. کم کم بیشتر میای دنیای مجازی و کم کم روابط واقعیت کمتر می شه. یه روز می بینی از کم کم گذشته و زیاد زیاد مجازی داری می شی.


نت رو کم کردم. حتی کمتر اس ام اس و تلفن می زنم. واقعیت دلچسبتره.

نظرات 3 + ارسال نظر
سینا جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:11 ب.ظ http://pesaretanha.blogsky.com

چای و آدم هات خیلی جالب بود.
در مورد دنیای مجازی هم حق با شماست...
زندگی میبایست واقعی باشه...

[ بدون نام ] شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:34 ب.ظ

ای دروغ گو تنها کسی که تولدمو با تلفون تبریک گفت و سمس نزد ز بود شما به تصمیمات خود عمل نمی کنید! نمیگمم کسم خودت بفهم

:))
آره ز اینکاره است!
خوب منمم اینجا دغدغه هامو می نویسم. و دغدغه های آدم معمولا چیزیه که نداردش! ولی بهش می رسه! ؛)

[ بدون نام ] یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:10 ب.ظ

صد سال برسی!من تورو می شناسم از قدیم ندیما!

مه راز خانوم اون موقع ها خوب این موضوع دغدغه ام نبود!
حالا می رسم! ببین! ؛)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد