"ما" ام قوی بود و
"من" ام ضعیف.
برای همین هروقت می رفتی* چیزها کم رنگ یا بی رنگ می شدند و وقتی بودی همه چیز رنگی و درخشان بود.
برای همین خوشحال کردن و دیدنت برایم "بسیار با ارزش" بود و ناراحت کردن یا دیدنت به هیچ نمی ارزید.
و..
--------------------------------
* این "تو" شامل همه آدمهایی می شود که روزی با من یک "ما" ی دوست داشتنی ساخته اند یا می سازند.
** این پست شاید تکمیل بشود.
سلام پریسای گلناری جون
خوبی؟
وب لاگ ات بدک نیست. خوشمون اومد.
واو! شما ای که منو به فامیل (هم) می شناسی کی ای؟