کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی
می باشد و می باشد و می باشد و می..
می خواهم شکل اتاقم را عوض کنم و تخت را بگذارم انتهای اتاق که پشت
این انتها یه مربع از ناقصی مربع بزرگ اتاق باقی بماند و این مربع کوچک بین تخت
باشد و پنجره..یک جایی برای هیچی..می خواهم محراب باشد..
می گویند بندگانش را بس است و از مژگان نزدیکتر و از پدر مهربانتر و حامی تر..
تو
باور می کنی؟
واگویه می کنم روزگارم را
و هم چو کورسویی
می تابانم بر دیده گانت
نجوا می کنم افکارم را
در آیینه این دنیا
در کنار قدم هایت
نوشته های قشنگی داری
موفق بمانی
دل نوشته های آرش
ربطی به اتاق من نداشت!
هر چی می کشم تو زندگیم از همین باور نکردنه.
اینطور اتاقی رو من به شخصه خیلی دوست دارم،
یه اتاق که یه میز مطالعه ساده داشته باشه، یه تخت خواب و یه سجاده همیشه پهن.
همین!
ساده و لذت بخش.
ساده آره
ولی لذت بخش؟
سلام عزیزم
این اولین باره که به وبلاگتون سر میزنم باید بگم خیلی جالبه، به منم سر بزنین...نظر یادتون نله
__
____| |_________
| تخت |
| |
| |
| کمد |
|میز |
| |
|_____________در_ |
آخی..
درو بذارین رو دیوار سمت چپش همون نزدیکی. جای میز و کمد رو هم عوض کنین. به مجموعش دو تا کتابخونه و صد تا پروانه هم اضافه :)
و پنجره آموزگاری مهربانتر
یعنی چی؟