به زیبایی آدم ها

هر آدمی یه درون زیبا داره که باید بگرده و پیداش کنه و بسازدش..

به زیبایی آدم ها

هر آدمی یه درون زیبا داره که باید بگرده و پیداش کنه و بسازدش..

فروختن غم انگیزه

 

دیروز تو مهمونی بحث این تفلونا بود که یه ظرفن (و تفلون هم نیستن در ضمن) و درشون هم بسته می شه و یه جوریه که دو طرفش یه شکل می شه! آره آره می دونم عالی توصیف کردم. حالا بعدش مهمه که بحث به ساندویچساز رسید. یا همبرگرساز؟ من یاد یه روزی تو بیمارستان افتادم(یا بانک بود؟). خیلی قبل بود. شاید راهنمایی بودم. اونجا یه آقایی تو نوبت نشسته بود که یه بقچه سفید دستش بود بعد توی اون بقچه یه همبرگرساز داشت. من قبلش ندیده بودم ازین وسیله ها بعدش هم دیگه ندیدم حتی با اینکه مامان یکیشو خرید فکر کنم دلیلشم اینه که فوق العاده چیز بی مصرفین. بهرحال اون آقاهه که میانسال هم بود اون همبرگرساز رو باز می کرد و هی با پارچه تمیز می کرد. خیلی این کار رو می کرد و توضیح داد که آوردتش که ببره و بفروشه. عین مامانا که هی دختر کوچولوشونو مرتب می کنن و یه لحظه ولش نمی کنن ها. هی موهاشو از پیشونیش می زنن کنار هی لباسشو مرتب می کنن هی..این آقاهه هم همش اینو باز می کرد و اون وسطاش که دندونه دندونه ای هست رو هی تمیز می کرد.. 

این صحنه تو ذهن من مونده و خیلی واسم غم انگیزه. یعنی هی به خودم می گم اینکه کسی بخواد چیزیش رو بفروشه غم انگیز نیست ها. اصلا مال دنیا ئه و حالا آدم یه موقع نداره یه موقع داره. دیدی این خانواده ها رو که وضعشون متوسط و خوبه و دچار مشکل می شن و کم کم زندگیشون رو کوچیک می کنن؟ منم ندیدم ولی اگه خودشون ناراحت نباشن و با خودشون فکر کنن شرایطه دیگه یه موقع خوبه یه موقع بده. اینکه دیگه شادی و غصه نداره طبیعته زندگیه. و مخصوصا جلو بقیه هم از این قضیه خجالت نکشن - چون کسی واسه طبیعت زندگی نباید خجالت بکشه- همه چیز خوبه ها.  اصلا آدم خوشش هم میاد.toppoints.gif : 75 par 41 pixels..مثل یه موجسوار می مونن که رو موجا نشستن.

ولی یه موقع این آدما این جوری فکر نمی کنن و دلشون رو خیلی به اون وضعی که داشتن بستن و دونه دونه چیزایی که از دست می دن رو غصه می خورن .. این خیلی غم انگیزه. آدم دوست داره هر چی زودتر وضعشون باز خوب شه و بهتر هم بشه و باز لباسای شیکی بپوشن و لا به لای حرفاشون پز بدن و..با اینکه باز اعصاب آدم خورد می شه و دوسشون نداره ولی بازم.. 

آدم دلش می خواد دعا کنه : 

خدایا مال رو از کسی بگیر که جنبه اش رو داره و بهش دل نبسته. مال کسیو که بهش دل بسته ازش نگیر هیچوقت.. 

می دونم دعای خوبی نیست. ولی من هنوز دلم می خواد فکر کنم اون آقاهه همبرگرسازشو بیخیال فروخته و آخرش یه نگاه حسرت یا خداحافظی هم بش ننداخته.. 

نظرات 1 + ارسال نظر
آقای ایچ سه‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ب.ظ

اینو یه جا خوندم: «همه چیز فانی است، پس به چیزی نبندیم.»

۱. چه اصراری است که به چیز غیر فانی دل ببندیم؟ چرا به چیز فانی دل نبندیم؟

۲. چرا به یک چیز دل ببندیم؟ مثلاً بجای دل بستن به یک چیز غیر فانی به پنج چیز فانی دل ببندیم.

۳. چرا به همه چیز دل نبندیم؟

۴. خیر، همه چیز فانی نیست. تا زمانی سوژه خود را ادرک میکند نمیتوان گفت فانی است. زمانی هم که سوژه از میان رفت ( فانی شد!!! ) اصلاً دیگر سوژه ای نمانده که بفهمد فانی شده. پس میتوان به خود دل بست. چرا به خود دل نبندیم؟

۵. چه لزومی دارد که دل ببندیم؟ ( فانی یا غیر فانی بودنشو بیخیال )

6. اصلاً چرا دل ببندیم؟ بجایش پا ببندیم یا دست یا سر یا ...

7. چرا دل نکنیم؟

8. شاید خوب جستجو نکردیم و آن چیز غیر فانی را نیافتیم؟

9. اصلاً چه لزومی دارد که بگردیم؟ ... نگردیم.

10. چرا تسلیم شویم؟

11. تا شماره 1000 میتوان ادامه داد ...

به این کار ندارم که به عقیده من تا چه حد این نگرش "دل نبستن" غلط است و جز افزایش درد و رنج و نفی زندگی چیزی در بر ندارد. فقط همینقدر بگویم، کسانی که طرفدار چنین سخنانی هستند و به ادعای خویش چیزی برای دل بستن ندارند، چندان راست نمیگویند! چون همواره به یک چیز دل بستگی شدیدی دارند و آن گفتن چنین سخنانی است. پس همان بهتر که به سخنانشان دل نبندیم و با یک تکان خود را از چنین حرفهایی بتکانیم.
یه چیز بی ربط و اون اینکه: اعتراف میکنم که راست نمیگین که خیلی از حرفای آدمو نمیفهمین.

راستش من اصلا قصد نداشتم اینجا بگم دل بستن به چی خوبه و به چی بد. فقط می خواستم بگم اینکه از یکی چیزی رو که بهش دل بسته بگیرن غم انگیزه. مثلا شما به خانواده ات دلبستگی داری دیدنت وقتی داری ازشون جدا می شی غم انگیزه. با این توضیح -که این کامنت ربطی به این پست نداره- بقیه سوالها رو از رو نظرایی که کلا دارم جواب می دم:
۱. نمی دونم شاید یه کسی می دونه که چیزای غیر فانی بیشتر دلمون رو راضی می کنن و می خواد بگه وقت دلت رو بیخود تلف نکن.

۲.اگه می خواین دو برابر تساوی رو درست کنین اینجوری نمی شه که! وقتی بحث غیرفانی پیش میاد یعنی یه ورش به بینهایت می زنه یعنی یا شما به یه چیز غیرفانی دل ببند یا بینهایت چیز فانی!

۳.ایول. بسم الله

۴.اینکه فکر کنم اصل و اساس دینه. یعنی وقتی خودت غیرفانیتو ببینی و بهش دل ببندی. ازینا که از انسانشناسی به خدا می رسن و عشق الهی و اینا

۵.لزوم نیست. دله دیگه. به یه چیز بسته می شه. بچه رو که بفرستی مدرسه با چند تا دوست برمی گرده. حالا بحث اینه که اون یه چیزایی ممکنه تو دوستاش ببینه که شما نبینی پس محترم می شماریشون ولی یه چیزاییم شما می بینی که اون نمی بینه. فکر کن با یه بچه دماغوی بی ادبی دوست شده. شما می خوای راضیش کنی اون سزاوار دوست بهتریه..راستی می دونین اینروزا واسه تربیت بچه چی می گن؟ می گن اولا که سعی نکنین چیزیو از دستش بگیرین ولی اگه مجبور بودین-مثلا چاقو دستش بود- اگه اون چیز ارزشش ۱ هست به جاش بهش چیزیو بدین که ارزشش ۱۰ هس! بحثو ببین کجا کشید! خلاصه اینکه دله دیگه خودش می ره می چرخه و خودشو خودتونو می بنده به جایی.. :)

۶. عرفان زدینا.. او سر سپرده می خواست من دل سپرده بودم..چه قشنگه این بحث..آدم دوست داره بنده باشه..یا حداقل عاشق..

۷. من هم دل کندم..می دونین چیزیو که ۱ بود ازش گرفتم ولی ۱۰ رو ندادم..۱۰ ای پیدا نکردم..

۸. آره مثل همه. همه پیدا نمی کنیم. نه چون سخته چون اون چیز توی خود نفس گشتن پیدا می شه و ما حسرتشو می خوریم و نمی گردیم. مثل من..

۹. دلت هر از گاهی می گه پس چی شد اون بینهایت فانی یا اون غیر فانی..دلتون میاد ..

۱۰. نشیم . نا امیدی همه جا هست. گاهی باید کجدار و مریض رفت. گاهی فقط خوابید که منصرف نشد..

۱۱. چرا ادامه ندادین پس؟

حرف شما مثل کسی میمونه که خیلی ایرادگیره و رفته رو نرو جمع تا اینکه یکی بالاخره بهش می گه: اینقدر ایراد نگیر. ایرادگیری کار بدیه.
اونم دست می گیره که آهان اگه ایرادگیری کار بدیه تو چرا الان داری به من ایراد می گیری؟ لابد بعدی هم می گه این یکی حرف هم خودش یه ایراده و.. این تئوریهای پیچیده تو کت من نمیرن. واسه همین از «اون خودش به این حرف دل بسته» پشتیبانی نمی کنم ولی واقعا هم نمیدونم چرا یکی ممکنه بگه به هیچی نباید دل بست؟ لابد خیلی عارف بوده و می گفته بیاین به خدا دل ببندین مثلا؟
اعتراف می کنم منظور شما رو از خط آخر نفهمیدم :) ولی اگه فکر میکنین ممکنه جایی سعی کرده باشم غیرمستقیم منظوری رو رسونده باشم اشتباهه. از این کار بدم میاد چون.
چه کامنت دل-نشینی! ممنون :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد